سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زن وسیاست

مولانا، در بعد دیگر از معنویت زن در اشعارشان، به مقام والا و معنوى مادر پرداخته است. مادر در اشعار مولانا، مظهر از صفات خداوند است. و خداوند در بسیارى از صفات خود در وجود مادر تجلّى کرده و او را مظهر امنیت، رحمت، عطوفت، محبّت، ربوبیت و... قرار داده است، که به نمونه‏هایى اشاره مى‏گردد.
الف: مادر مظهر امنیّت
مادر مظهر پناهگاه و امنیت براى کودک است. طفل پناهى جز مادر را نمى‏شناسد. حتى در حال خشونت و سیلى خوردن از مادر، باز هم رو به او مى‏آورد. و دست به سوى او دراز کرده و از او کمک مى‏جوید. چنانکه همه انسانها نسبت بخداون این خاصیت را دارند. و در تمام حوادثهاى تلخ و شیرین و در تنگناها از همه بریده به او رو مى‏آورد. مولانا، این معنى در قالب سخن خداوند که بوحى دل با موسى علیه‏السلام گفته است بیان مى‏دارد.(47)
ب: مادر مظهر محبّت
مولانا، در «شمس» غزل عرفانى زیبایى دارد که در آن مظهر حبّ الهى را در وجود مادر به نمایش مى‏گذارد. مولانا، جریان بدریا انداختن حضرت موسى علیه‏السلام و هراسان بودن مادر او، و الهام رسیدن از خداوند به او که موسى علیه‏السلام را بتو باز مى‏گردانم. و هم چنین نگرفتن حضرت موسى علیه‏السلام پستان دایگان دیگر را، به محبّت ازلى خداوند پیوند مى‏دهد و یادآورى مى‏کند که عشق بنده باید «خالصاً لوجه الله» باشد و به دیگرى توجه نکند. زیرا مقتضاى نخست چنین است:
دوش چه خورده دلا راست بگو نهان مکن کان تو پدیده روى منى، رو به این آن مکن...
شیر چشید موسى از مادر خویش ناشتا گفت که مادرت منم میل به دایگان مکن.(48)
و از طرف دیگر مولانا اشاره دارد به عشق و محبّت الهى که فطرى هر انسان است. محبّت مادر نیز در نهاد و فطرت هر انسان خوابیده است. چنانکه محبّت مادر از خود نشانه‏هایى دارد که در میان جمعى از مادران چراغ رو به فرزند مى‏درخشد. و از میان همه رو به مادر مى‏آورد. همانگونه که حضرت موسى علیه‏السلام در میان آن همه دایگان پستان هیچکدام را بدهان نگرفت.(49)
باز مولانا، در یک تشبیه دیگر، مهر و محبّت مادر به فرزند را، مظهر محبّت خداوند به بندگان مى‏داند و مى‏گوید. وقتى که بندگان خطاکار توبه کنند و از سر پشیمانى ناله سردهند عرش الهى چنان از ناله آنان مى‏لرزد که مادر به فرزند خویش مى‏لرزد. لذا خداوند این بندگان را مى‏گیرد و آنها را از منجلاب گناه به عالم بالا مى‏کشد:
توبه آرند و خداوند توبه‏پذیر امر او گیرند و نعم الامیر
چون بر آرند از پشیمانى چنین عرش لرزد از انیس المذنبین
آنچنان لرزد که مادر بر ولد دست‏شان گیرد به بالا مى‏کشد.»(50)
و باز در مثال دیگر رابط مادر و فرزند را، همان نیروى نهفته در درون انسان که فطرتاً عاشق و معشوق است و بنده در عشق رسیدن به خداى معشوق همیشه در سوز و گدازند و مشتاق آغوش مشفقانه حق‏اند، کما اینکه به اصطلاح عامیانه‏اى «بچّه براى آغوش مادر مى‏میرد» این همان شدّت اشتیاق را نشان مى‏دهد. و شدّت اشتیاق بنده به رحمت الهى متمثل مى‏شود:
«همچو فرزند که اندر بر مادر مى‏میرد در بر رحمت و بخشایش رحمان مى‏میرم»(51)
و باز مى‏گوید:
«زاده است مرا مادر عشق از اول صد رحمت و صد آفرین بر مادر باد»(52)
«عشق است طریق راه پیغمبر ما ما زاده عشق و عشق شد مادر ما»(53)
ج: مادر مظهر ابویّت
مادر همانگونه که از هر جهت به فرزند توجه داشته و در نهایت وسع خود از آن مراقبت نموده و زمینه رُشد آن را فراهم مى‏کند. ملاحظه مى‏شود که مولانا، چنان محو نقش تعلیمى و تربیتى مادر شده است که حتّى توجه نمى‏کند طفل از طریق کسانى دیگر سخن گفتن بیاموزد. از همین دیدگاه است که «نفس کلى» هم که سبب گویا شدن انسان مى‏گردد در تصویر مادر آشکار مى‏گردد:
«چه‏ها مى‏کند مادر نفس کلى که تا بى‏لسانى بیاید لسانى»(54)
و مولانا، در مثنوى نیز، تمثیل‏هایى در آموزش حیوانات براى فرزندش از قبیل: آب خوردن، بال‏زدن و... بیان داشته است. و هم چنین از نقش تربیتى مادر اشاره مى‏کند به اینکه، یک انسان موحد و مطیع و یک انسان شقى و نافرمان، تأثر بسزایى به توجه تربیت مادر دارد.(55)
د: مقام قدسى مادر نظر مولانا که در این قسمت اشاره به مضمون آیات قرآن کریم داشته و الهام بخش از آن مى‏باشد که زحمات مادر در پیشگاه خداوند از اجر و مزد خاص برخوردار مى‏باشد و سپس اشاره مى‏کند به حدیث پیامبر (ص): «الجنّة تحت اقدام الامّهات» و مى‏گوید:
«ننگرم در تو، در آن دل بنگرم تحفه او را آراى جا بر درم
با تو او چون است هستم من چنان زیر پاى مادران باشد جنان»(
56)
بنابر این، همانگونه که قرآن و عرفان آمیخته بهم بوده و جدایى از همدیگر ندارد، اندیشه مولانا، در بعد معنوى و مقام قدسى مادر نیز برگرفته و الهام‏بخش از قرآن کریم است. و سنّت نبوى که معناى قرآن است، نیز در عرفان مولا ظهور کرده است. فلذا نشانه‏هاى وجود یک مادر که به مظهرهاى گوناگون خداوند در بیان مولانا بیان گردید، حقیقت و اسرار آن در کلام وحى بخوبى ابعاد وجودى و معنوى مادر را بازگو کرده است. و در قرآن کریم، مادر مظهر خالقیت نیز یاد شده است که در سازمان‏دهى جنین در رحم نقش دارد. و محى الدّین عربى نیز در این مورد که مادر مظهر خالقیت خداوند است بیان زیبایى دارد که مى‏گوید: «ذات اقدس اله، منزّه از آن است که بدون مجلى و مظهر مشاهده شود. و هر مظهرى که جامع اسما و اوصاف الهى باشد، بهتر خدا را نشان مى‏دهد. و زن در مظهریت خدا کامل‏تر از مرد است. زیرا مرد فقط مظهر قبول و انفعال الهى است چون مخلوق حق است. و زن گذشته از آن که مظهر قبول و انفعال الهى است، مظهر فول و تأثر الهى نیز مى‏باشد.»(
57)
ارسال شده در توسط لیلا حق جو