سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زن وسیاست

محمد جواد اطاعت در گفتگو با نشریه پنجره درباره مناظره جنجالی اش با زاکانی گفت:

این برنامه ها بسیار مفید، آموزنده و سازنده است. چراکه اولا صدای مردم با گرایشها و سلیقه های مختلف، انعکاس پیدا میکند و بعضا باعث تخلیه عقده ها و حرفهای ناگفته شده و میتواند باعث تلطیف فضای اجتماعی شود. 

ثانیا در این گفتوگوهای نقادانه، ضعف، کاستی ها و ایرادات سیاست های حاکم منعکس شده و باعث تصحیح خطاها و کاهش اشتباهات احتمالی میشود. 

همچنین به شفافسازی فضای سیاسی، آموزش و تربیت اجتماعی کمک میکند و بی حسی، بی تفاوتی و انزوای سیاسی، جای خود را به شور، نشاط و آگاهی میدهد. 

جریانهای سیاسی نیز مجبور می شوند در یک فرایند رقابتی سطح دانش و آگاهی های خود را نسبت بهمسائل جامعه بالا ببرند و...

کار بی عیب و نقص وجود ندارد. انسان برای انجام امور خود ناگزیر به انتخاب شیوه های مختلف است. باید سود و زیان و نفع و ضرر برنامه ها را سنجید و زمانی که منافع آن از مضار آن بیشتر بود، نسبت به انجام آن اقدام کند. 

اینگونه برنامه ها نیازمند ظرفیت بالای مناظره کننده ها و همچنین ظرفیت بالای اجتماعی است. ممکن است این برنامه ها، به جای تلطیف فضای ذهنی، کدورتها را زیاد کند و شکاف های اجتماعی را توسعه و تعمیق ببخشد؛ اما چنانچه مسائل انسانی، اخلاقی و دینی رعایت شود، حتما این ایراد به حداقل ممکن کاهش خواهد یافت.

مطالب آنقدر زیاد بود که در این زمان کم حتی نتوانستم به سر فصلهای آن اشاره کنم. 

مهمتر آنکه مجری محترم در یک میان پرده قول دادند که حداقل نیم ساعت وقت اضافه خواهند کرد، به ویژه آنکه در مناظره قبلی بیش از نیم ساعت وقت اضافه داده شده و من به خیال اینکه پانزده دقیقه دیگر وقت خواهم داشت، مطالب مهم و جمع بندی مباحث را برای مرحله آخر گذاشته بودم که متاسفانه فرصت طرح آنها را نیافتم.

در این مورد در مطلب با عنوان حاشیه های «مناظره ماندگار» نیز انعکاس داده ام که آقای دکتر زاکانی انسانی شریف، متعهد و مومن نسبت به دیدگاه خویش و متخلق به اخلاق حسنه است.
قبلا هم افتخار گفتگو با وی را در یک برنامه انتخاباتی در دانشگاه صنعتی شریف داشته ام و به طور کلی به ایشان علاقه مندم و ادب، نزاکت و رعایت اصول مناظره از جانب وی را می ستایم.


ارسال شده در توسط لیلا حق جو

حمله شدید رئیس جمهور به توقیف مطبوعات ودفاع از سردبیرسابق آفتاب یزد

 بخش مهم سخنان رئیس جمهور در مراسم تودیع و معارفه مدیرعامل خبرگزاری دولت توسط برخی رسانه های حامی دولت منتشر نشد.

سایت رجانیوز این بخش منتشر نشده را به شرح زیر منتشر کرد.


 




رئیس جمهور امروز با انتقاد تند از روند در پیش گرفته شده گفت: طبق صریح قانون اگر به امام(ره)، رهبری و رئیس‌جمهور توهین شود، باید برخورد شود و برخوردهای دیگر پذیرفتنی نیست.


دکتر احمدی‌نژاد امروز (سه‌شنبه) در مراسم تودیع و معارفه مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی افزود: متاسفانه دستگاه های مسئول قانون را رها کرده اند و سراغ دیگران می روند که چرا به فلان نماینده مجلس یا عضو قوه قضائیه یا گروهی خاص انتقاد کرده اید، بنابراین باید محاکمه شوید و زندان هم بروید.


رئیس‌جمهور گفت: این قبیل برخوردها را قبول نداریم و معتقدیم این رفتارها نشان دهنده روحیه دیکتاتوری است و همگان بدانند که این کشور دیکتاتوری بردار نیست و مسائلی که 30 سال قبل بود، تمام شده است.


احمدی‌نژاد فضای اطلاع رسانی و مطبوعات را فضایی خاص خواند و افزود: بنده این بگیر و ببندها را قبول ندارم، زیرا برخلاف صریح قانون است و با صرف یک انتقاد از یک فرد درست نیست که با افراد برخورد شود.


وی اضافه کرد: 4 سال به من توهین کردند ولی من موافق بگیر و ببند نبودم و دادستان باید طبق صریح قانون عمل کند.


رئیس‌جمهور، ملت ایران را ملتی آزاد خواند و گفت: می گویند از این فرد انتقاد نکن، چرا نباید انتقاد کرد، مگر این فرد کیست که از وی انتقاد نشود؟


وی افزود: من از برخی برخوردهای قوه قضاییه گله دارم. فردی نشریه ای را چاپ کرده است و شما برخلاف قانون تعطیلش کرده اید، در حالی که هیئت منصفه مطبوعات وجود دارد و اگر قرار است به جرم یک مطبوعاتی رسیدگی شود، باید هیئت منصفه حضور داشته باشد، نمی توان فوق قانون عمل کرد.


احمدی‌نژاد فلسفه وجودی هیئت منصفه را جلوگیری از برخوردهای سلیقه ای دانست و گفت: برخوردهای قضایی بدون حضور هیئت منصفه تعقیب و به زندان افکندن را قبول ندارم.


وی افزود: کسی که در کار فکری است، باید فراغ بال داشته باشد. حال ممکن است چهار نفر سوء استفاده کنند یا قدر این فضای آزاد را ندانند و اشتباه کنند ولی نباید طوری عمل کنیم که کسی جرات نکند یک نقد را در این کشور منتشر کند.


رئیس‌جمهور به مقالات سردبیر یکی از روزنامه ها در نقد عملکرد دولت های نهم و دهم اشاره کرد و گفت: فردی که در لندن مقیم است در یک سال و نیم گذشته بیش از 250‏ مقاله بر ضد من و مسائلی که شاید ربطی هم به دولت ندارد، به صورت روزانه منتشر کرده است. چه اشکالی دارد؟ مردم آن را می خوانند و حرف ما را نیز می شنوند و در نهایت قضاوت می کنند.


وی افزود: این درست نیست که تا مقاله ای بر ضد شخصی نوشته شد، آن رسانه تعطیل و نویسنده آن زندانی شود. با این فضا کسی دیگر نمی تواند دست به قلم ببرد. کار مطبوعاتی و کار فکری کند.


احمدی‌نژاد همه آحاد ملت را در برابر قانون یکسان خواند و گفت: امام(ره) و مقام معظم رهبری همواره بر این مهم تاکید کرده اند، مجلس قانونی را تصویب کرده است که باید شئونات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام ولایت فقیه حفظ شود ولی بقیه افراد از انتقاد رسانه ها مصون نیستند.


وی افزود: چه کسی گفته است که ما بی عیب هستیم؟ اجازه دهید انتقادها مطرح شود. ممکن است از 100‏ انتقاد، یک مورد یا 10 مورد آن درست باشد که ما باید ضمن تشکر از این انتقادها، خود را اصلاح کنیم.


ارسال شده در توسط لیلا حق جو














علت تک شوهری!!
روزی در حدود چهل نفر از زنان قریش گرد آمده و به حضور علی (ع ) رسیدند گفتند: یا علی چرا اسلام به مردان اجازه چند زنی داده است اما به زنان اجازه چند شوهری نداده است ؟ آیا این امر یک تبعیض ناروا نیست ؟
علی (ع ) دستود داد: ظرفهای کوچکی از آب آوردند و هر یک از آنها را به دست یکی از زنان داد سپس دستور داد همه آن ظرفها را در ظرف بزرگی که وسط مجلس گذاشته بود و خالی کنند. دستور اطاعت شد آنگاه فرمود: اکنون هر یک از شما دو مرتبه ظرف خود را از آب پر کنید، اما باید هر کدام از شما عین همان آبی که در ظرف خود داشته بر دارد. گفتند: این چگونه ممکن است ؟ آبها با یکدیگر ممزوج شده اند و تشخیص ‍ آنها ممکن نیست . علی (ع ) فرمود: اگر یک زن چند شوهر داشته باشد خواه ناخواه با همه آنها همبستر می شود و بعد آبستن می گردد، چگونه می توان تشخیص داد که فرزندی که بدنیا آمده است از نسل کدام شوهر است . البته این بهترین و ساده ترین دلیلی بود که آن حضرت برای آنان اقامه کرده است وگرنه از جهتی دیگر: زن مانند مرد نیست که فقط بر اساس نیاز غریزه جنسی تن به ازدواج دهد بلکه زن بیشتد از غریزه جنسی به محبّت و عاطفه می اندیشد و لذا زن در چند شوهری هرگز نمی توانسته است حمایت و محبت و عواطف خالصانه و فداکاری یک مرد را نسبت به خود جلب کند. از این رو چند شوهری نظیر روسپی گری همواره مورد تنفر زن بوده است . علی هذا چند شوهری نه با تمایلات و خواسته های مرد موافقت داشته است و نه با خواسته ها و تمایلات زن.


ارسال شده در توسط لیلا حق جو

جنبش جالبی است این جنبش سبز، حقیقتا جالب. جنبشی که با یک دروغ بزرگ متولد شد و با دروغ‌های بزرگتری به راه خود ادامه داد. جنبشی که هیچ کجایش با هم جور در نمی‌آید. هیچ کجایش با هم نمی‌خواند. در این جنبش هیچ کس نمی‌داند که دقیقا دنبال چه چیزی است. مثل ژله‌ای که هر طرفش، راه خودش را می‌رود. ملغمه‌ای است از آدم‌های مختلف با افکار جور واجور. در این جنبش موهوم، هیچ هدف خاصی دنبال نمی‌شود، هرکسی ساز خودش را می‌زند و به خاطر همین، آدم‌هایش دائما مجبورند همدیگر را تکذیب و یا توجیه کنند.

یکی می‌گوید ما طرفدار امامیم، دیگری به امام اهانت می‌کند. یکی می‌گوید ما طرفدار جمهوری اسلامی هستیم، دیگری جمهوری ایرانی می‌خواهد. یکی از انقلاب اسلامی می‌گوید، دیگری به انقلاب فحش می‌دهد. یکی خودش را فرزند امام می‌داند، دیگری به منتظری نامه می‌نویسد! یکی از عاشورا می‌گوید، دیگری اعتراض می‌کند که «باز هم عاشورا؟ 30 سال عاشورا بس نبود؟!» یکی از مردم خداجو می‌گوید، دیگری خونش به جوش می‌آید که چرا به ما می‌گویی مردم خداجو، کدام خدا؟! یکی اهانت به امام را محکوم می‌کند، دیگری می‌گوید یعنی ما هم باید محکوم کنیم؟! یکی اشک تمساح می‌ریزد و می‌گوید امام کجایی که فرزندانت را کشتند؟! دیگری فریاد می‌زند که بس کنید، تا کی امام؟!

یک روز پنج نفر کنار هم می‌نشینند و علیه جمهوری اسلامی و علیه رهبری نامه می‌نویسند، فردا یکی از همان‌ها علیه امام زمان حرف می‌زند و همه چیز را خراب می‌کند. آن وقت دیگران مجبورند برای حفظ آبروی خودشان، نامه بنویسند و بگویند که او از ما نیست، او نادان است! پشت پرده هم به خود او می‌گویند که فلان فلان شده لااقل به مقدسات مردم توهین نکن که مردم را از دست ندهیم! خنده دار نیست؟ تازه شانس آوردیم گنجی این حرف‌ها را در تلویزیون بی‌بی‌سی گفته بود، وگرنه سبزی‌ها آن را هم ساخته و پرداخته صداوسیمای خودمان می‌دانستند.

مضحک‌ترین بخش این داستان کمدی، آنجایی است که بعضی‌ها مجبورند برای نابودی جمهوری اسلامی، «الله اکبر» هم بگویند! آنهم کسانی که در طول سی سال گذشته، حتی یک بار تکبیر نگفته‌‌اند! حتی آنهایی که در زمان انقلاب که یک ملت به پا خواسته الله اکبر می‌گفت، از گفتن الله اکبر خجالت می‌کشیدند! حکایت بعضی از این سبزی‌ها، حکایت آن مردی است که آخر عمری پایش را به مسجد گذاشته بود.

امروز از این جنبش توخالی، نه پشتوانه مردمی آن باقی مانده، نه پشتوانه عقلی آن، نه قدرت سیاسی بزرگان آن و نه حتی همان حمایت اولیه انتخاباتی از آن. قدرت این جنبش متوهم، اکنون در زبان و بیان آدم‌های خارج نشین آن است که آنها هم هر روز با خودشان دعوا دارند و بیانیه می‌دهند و همدیگر را محکوم می‌کنند!

همان طوری که گفتم، این جنبش سبز متولی خاصی ندارد، فعلا بی‌در و پیکر است. به همین خاطر از لائیک و لیبرال و مسلمان و روحانی و رقاص و هم‌جنس‌باز و … در آن حضور دارند. همه این آدم‌ها هم فعلا یک طوری کنار هم زندگی می‌کنند. فرض محال که محال نیست. تصورش را بکنید که یک روز اینها پیروز شوند و یک حکومت سبزی تشکیل بدهند، آن وقت چطور قرار است با هم کنار بیایند، فقط خدا می‌داند!

تنها چیزی که می‌توان درباره این جنبش موهوم و خنده‌دار گفت، این است که جنبشی است هزار چهره که چون یک هدف واحد را دنبال نمی‌کند هرگز به جایی نمی‌رسد و روز به روز هم ضعیف‌تر می‌شود. چه سبزها بخواهند چه نه، چه باور کنند چه نه؛ و تا زمانی که حال و روز این جنبش، این باشد و گرفتار تناقضات ریشه‌ای و اصولی باشد، بخاری از آن بلند نمی‌شود. البته معنی حرفم این نیست که سبزها وجود ندارند و کاری نمی‌کنند و دیگر سطل آشغالی را آتش نمی‌زنند. نه خیر، اتفاقا باز هم خواهند آمد و آتش خواهند زد، اما تا وقتی نماد و پایگاه و سخنگوی رسمی چنین جنبشی، کاربران «بالاترین» باشند، حقیقتا انتظار بیشتری از آن‌ها نیست.

البته آدم‌های دیگری هم در داخل کشور هستند که ادعا می‌کنند آنها سبز واقعی هستند. ولی این ادعا را نمی‌شود باور کرد. به سبزهای دیگر برنخورد. من سبز دیگری غیر از سبز «بالاترینی» نمی‌شناسم. سبز واقعی یعنی همین سبزهای بالاترین! سبزهای دیگر کمرنگ هستند، سبز درون نظام هم نداریم. چرا سر خودمان کلاه بگذاریم؟ اگر سبز درون نظام وجود خارجی داشت، الان روزنامه‌های اصلاح طلب بایستی درباره‌اش مطلب می‌نوشتند و یا لااقل سبزش را پررنگ‌تر می‌کردند!

پس سبز واقعی یعنی همین سبزهای بالاترین. البته توهم، درد بی‌درمان این بندگان خداست. از آنجایی که کاربرانش بطور شبانه‌روزی مشغول خدمت به موج سبز هستند، فرصت حضور در خیابان‌های ایران را ندارند پس اگر چیزی نوشتند که قوه تخیل آدم را قلقلک می‌دهد، خیلی به مغزتان فشار نیاورید. راحت باشید و بخندید. خودشان هم همین کار را می‌کنند! کاربران متوهم بالاترین، اخیرا خواب دیده‌اند که جمهوری اسلامی در روز 22 بهمن امسال سرنگون می‌شود! خدایا شکرت…

پی نوشت: این مطلب درباره وضعیت فعلی جنبش سبز و از همه مهمتر وجود تناقضات عجیب و غریب در میان بخش های مختلف آن هست. پس خواهش می‌کنم  به حساب توهین و تمسخر و … نگذارید.

این هم زنده نگه داشتن 22 بهمن در بالاترین

این هم فرمایشات و راهکارهای پدر معنوی جنبش سبز و علمدار میرحسین، جناب آقای محسن سازگارا


ارسال شده در توسط لیلا حق جو