زنان در طول قرون و اعصار متمادى، رنجها و ستمهاى فراوانى دیدهاند و کشیدهاند که حقیقتا سنگین و دردآور بوده است. این ستمها در اغلب موارد از سوى قانونگذارانى بر آنها تحمیل شده است که با تکیه بر عقل و دانش بشرى و بدون اتّصال به مکتب وحى الهى، به وضع قانون پرداختند و در نتیجه، چنان ظلمهایى را در حقّ زنان مرتکب شدند که هنوز هم که هنوز است با شنیدن آن، عرق شرم بر پیشانى انسان نقش مىبندد. علّت اشتباهاتشان هم این بود که آنان خود را بىنیاز از مکتب وحى مىدانستند و با تکیه بر دانش ناقص بشرى مىخواستند سعادت انسان ـ این پیچیدهترین مخلوق جهان خلقت ـ را تأمین کنند. البتّه بودند سود جویانى که از این فرصتها براى نیل به اهداف ناپاکشان سود مىجستند ودر این میان حتّى دست به تحریف دستورها و پیامهاى الهى زدند. تورات و انجیل شاهد خوبى بر این ادّعاست. به عنوان مثال، به نظریه تورات تحریف شده، در سفر جامعه، در مورد زن دقت کنید که مىگوید: «زن تلختر از مرگ است.» نیز مىگوید: «مردى که نزد خدا صالح و شایسته باشد کسى است که زن نداشته باشد؛... میانِ هزار مرد، یک مرد شایسته پیدا مىشود؛ ولى میان تمام زنان عالم، یک زن هم یافت نمىشود.»(1) نیز مسیحیّت امروز مىگوید: آدمى براى وصول به اعلا درجه کمال، باید تجرّد اختیار کند و همسر نگیرد.(2) اینها نمونههایىاند از دست اندازى وتحریف حقیقت در مورد زنان؛ امّا نمونهاى هم بخوانید از ستمهایى که بر زن وارد شده است. «منتسکیو» در کتاب "روح القوانین" مىنویسد: «دادگاههاى ژاپن براى کیفر دادن زنان جنایتکار و خاطى، آنها را برهنه در میدانهاى عمومى به معرض تماشاى مردم گذاشته، وادارشان مىکرد که مانند چهارپایان راه بروند.»(3) آرى، این حقیقت تلخى است که تاریخ به چشم خود دیده است و اتّفاق افتاده است و نیز سرآغازى بود از سوى ما براى بررسى جایگاه و موقعیّت اجتماعى زن در تمدّنهاى پیش از اسلام.