از نظر قرآن انسانها طورى آفریده شده است که جفتخواهى به سرشت و خلقت آنها برمىگردد و تشکیل خانواده معلول همین جفتخواهى است، و هیچ مردى و هیچ زنى نیست که براى او جُفتى خلق نشده باشد، اینها به حسب فطرت خود در پى یافتن جفت خود کوشش و تلاش مىکنند، و قرآن کریم در اینباره مىفرماید:
«و خلقناکم ازواجاً».(15)
«و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً».(16)
«و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفةٍ ثمّ جعلکم ازواجاً».(17)
«فاطر السّموات و الارض جعل لکم من انفسکم ازواجاً».(18)
جفتگرایى به تصریح قرآن کریم، در میان حیوانات هم است: «و من الانعام ازواجاً»(19) ولى فرقى که قرآن کریم میان جفتگرایى انسان و حیوان مىگزارد این است که در مورد حیوانات صحبت از اینکه جفتها وسیله سکون و آرامش یکدیگرند و در میان آنها مودّت و رحمت قرار داده شده است نیست، ولى در مورد انسان این مطلب با صراحت هر چه بیشتر بیان شده و مورد تأکید قرار گرفته است.(20)
نیز خداوند مىفرماید:
1- «خلق لکم من انفسکم ازواجاً»(21) ؛ همسران از خودتان آفریدیم.
براساس این تعبیر، پیوند میان زن و شوهر چیزى جز پیوند دوستى و پیراسته از هر انگیزه دیگر نیست.
2- «لتسکنوا الیها»؛ تا آرامش یابید.
«سکن» دست یافتن به مقام سکونت و آرامش است، و این تعبیر قرآن اشاره به این واقعیت دارد که آرامش، مقام و موقعیتى است که انسان در پهنه هستى باید به آن دست یابد و از دیدگاه قرآن وظیفه خانواده زمینهسازى براى همین هدف است.
3- «و جعل بینکم مودّة». میانتان دوستى بر قرار ساخت.
در خانواده محبّت بین زن و شوهر است که آنها با تعامل دوستانه و همکارى در مسیر شناخت خود و خداى خود به آرامش مىرسد و در وادى امن الهى گام مىنهند.
4- رحمة. اصل مهربانى.
اُلفت زن و شوهر و همکارى آن دو با نیروى عشق و محبّت در مسیر کمال، رحمت و مهربانى را براى خانواده و دیگران به بار مىآورد، پس پیوند سالم است که ضامن فراهم شدن زمینه مناسب براى ارتباط مسئولانه و ماندگار است.(22)
به همین جهت است که اگر زن و مرد در انتخابات همسر به این اصل اساسى «سکون و آرامش» توجّه نداشته باشند و حقیقتاً در صدد یافتن وسیله سکون و آرامش برنیایند و خانوادهاى تشکیل ندهند که تجلّىگاه مودّت و رحمت باشد ناکام مىماند و روى خوشبختى را نمىبیند.(23)
آمیزش جنسى و فرزنددار شدن و زیباییهایى ظاهرى به خودى خود امر جسمانى و بدنى هستند و در این میان نباید آمیزش روحها و نیازى که روان زن و مرد به یکدیگر دارند از نظر محو گردد.
در محیط خانواده اگر فقط روابط جسمى و واکنشهاى فیزیکى مطرح باشد و بس، روحها سرگردان مىماند و در تمام عمر از حسرت ناکامى مىسوزند و مىسازند و تردیدى نیست که هرگاه روحها ناکام و حسرتزده باشد جسمها نیز پریشان و ناتوانند.(24)
زن چه نقشى در خانواده دارد؟
از نظر قرآن زن در خانواده دو نقش اساسى دارد، نقش اوّل زن این است که با پرتو جذّاب عاطفه و محبّت و دلسوزى خدادادى، تلخیهاى زندگى مشترک زناشویى را مىزداید. و قرآن مىفرماید:
«و من آیاته أنْ خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة».(25)
یعنى از نشانههاى او این است که از خود شما جفتهایى براى شما آفرید تا نزد ایشان آرامش یابید و میان شما دوستى و مهربانى برقرار ساخت.
در نقش دوم، زن قدرت آفریدگارى و ربوبى خداوند را با پرورش جنین و تربیت کودک به نمایش مىگذارد، قرآن مىفرماید:
«و اللّه جعل لکم من انفسکم ازواجاً و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفدة».(26) یعنى خداوند براى شما از خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگان پدید آورد.
خانواده گسترده در قرآن
قرآن کریم بر همبستگى میان اعضاء یک فامیل و یا خانواده گسترده تأکید فراوان دارد، و لذا خانواده در جامعه قرآنى به پدر و مادر و فرزندان محدود نمىشود بلکه روابط خانوادگى از این محدوده فراتر رفته و بسیارى از اقوام نزدیک را نیز در بر مىگیرد:
«و آت ذالقربى حقّه و المسکین و ابن السّبیل...»(27)
«... و اذا حضر القسمة اولوالقربى و الیتامى و المساکین فارزقوا هُم منه و قولوا لهم قولاً معروفاً».
«و اعلموا انّما غنمتم من شىءٍ فاِنَّ للّه خمسه و للرّسول و لذالقربى...»(28)
خانواده گسترده، نهادى است که اگر داراى سایر خصوصیات یک جامعه قرآنى باشد مىتواند هم براى مردان و هم براى زنان کانون سعادت و آرامش باشد، اجمالاً به برخى از مزایا و فوائد چنین خانوادهاى اشاره مىکنم.
الف) خانواده گسترده، خصوصیات اخلاقى اعضاء خود را تصحیح و تعدیل مىنماید، چرا که عضو چنین خانوادهاى اعمال خود را نه فقط تحت نظارت یک فرد بلکه در معرض قضاوت خانوادهاى بزرگ مىبیند.
ب) زنان در خانواده گسترده اسلامى قادر خواهند بود بیشتر به فعالیتها و مشاغل خارج از خانواده بپردازند بدون اینکه زیانى متوجّه همسر و فرزندان یا سالخوردگان خانواده شود، زیرا همواره اشخاص بالغ دیگرى در خانه حضور دارند که آنان را در کارهاى داخلى یارى رسانند.
ج) چنین خانوادهاى از وسعت و تنوّع روحى و عاطفى برخوردار مىباشد و این موهبت را به طور یکسان در اختیار کودکان و بزرگسالان قرار مىدهد، و تجربه نشان داده است که این امر در استحکام پیوند ازدواج نقش مؤثرى دارد.
د: در یک جامعه قرآنى، مطلقا نیازى به تأسیس نهادهایى چون (خانه سالخوردگان)، (دهکده بازنشستگان)، (کلوب افراد مجرّد) و نظایر آن وجود ندارد، چرا که نیازهاى روانى و عاطفى افراد از زن و مرد، پیر و جوان در خانه گسترده تامین مىگردد.(29) |