سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زن وسیاست

شخصیت زن در اندیشه و اشعار پروین اعتصامى تعبیر به فرشته اُنس شده است. پروین، زن را کانون شفقت و محبّت دانسته و مکانى بى‏زن را دور از شفقت و محبّت و حتى بى‏جان و روان مى‏پندارد. و از زن بعنوان روح دل و روان یاد مى‏کند:

در آن سراى که زن نیست، انس و شفقت نیست    در آن وجود که دل مرده، مرده است و روان
زن از نخست بود رکن خانه هستى      که ساخت خانه بى‏پاى بست و بى‏بنیان...(
58)

زن همان آینه‏دار مادر، و کانون پرورش حکمت، عرفان، دانشگاه علم و دانش و مبدأ سیر الى الله است. اگر افلاطون و سقراط به حکمت رسیده. و از خود افتخار بزرگ و اندیشه حکمت را بر جا گذاشته و اگر لقمان بفیض و صف حکیم موصوف گردید. و یا سالکى آماده سیر الى الله مى‏شود. و زاهدى به فیض تزکیه نفس و ترک محبّت‏هاى کاذب دنیایى نایل مى‏آید. و اینکه، فقیهى آینه‏دار حکم الهى مى‏گردد و...، اینها همه تربیت یافتگان مکتب‏خانه، دبیرستان و دانشگاه مهر و محبت زن و پرورش‏یافتگان آغوش مادر بزرگ است. و اندیشه مادر دوراندیش و آینده‏نگر است که روح بلند براى فرزند آماده کرده و فکر و اندیشه او را از امواج طوفانى روزگار آشوب‏گر، و تنشهاى فراز و نشیب زندگى چون ناخداى ماهر و خردمند به ساحل نجات مى‏کشاند. راه راست و راستى را آینه‏دار زندگى او مى‏کند. تا در نتیجه، حکیم ژرف‏نگر، انسان متأله و فقیه آینده‏نگر و راهنماى شرع اصیل را تحویل جامعه بشرى مى‏دهد.(59)

و در بخش دیگر، شخصیت زن را از دیدگاه آیین همسردارى بررسى کرده و مى‏گوید: اگر مردى در مسایل اجتماعى با روحیه باز و نشاط، شخصیت اجتماعى خود را بخوبى درمى‏یابد. و با آرامش خاطر و تدبیر صحیح ایفاء وظیفه مى‏کند، از همفکرى و همیارى و همدردى زن باهوش و خردمند، بهره‏مند بوده و برخوردار مى‏باشد. زیرا زنى با تدبیر نه تنها بانوى خوب خانه است، بلکه براى همسر و مردان جامعه، در گرفتاریها و دردها، طبیب، و در بیماریها، پرستار، و در آسایشها رفیق و یار مهربان بوده است. و یک بانوى خردمند هیچگاه در تنگدستیهاى شوهر او را تحت فشار قرار نداده، بلکه روحیه از دست رفته او را با رفتار مهرآمیز و شفقت‏هاى عاطفى خود باز مى‏یابد.(
60) سپس درباره علم و هنر مى‏گوید:

چه زن، چه مرد، کسى شده بزرگ و کامروا که داشت میوه‏اى از باغ علم، در دامان
زنى که گوهر تعلیم و تربیت نخرید فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان.(
61)
و بعد مى‏گوید: شخصیت حقیقى و واقعى زن، در سایه معنویت و توجه بکمال است. نه در خودخواهى، فساد و آرایشها و زیورهاى ظاهرى. آرایش‏ها و زیورها، بدور از توجه معنویت، انسان را از روح انسانى خارج کرده و گرفتارى دامهاى شیطانى و هوسهاى نفسانى نموده، خوار و ذلیل مى‏کند. بلکه به توده از حیوانات تبدیل خواهد کرد.(
62)

پروین اعتصامى، اگر زن را بعنوان فرشته اُنس یاد مى‏کند و آینه‏دار مهر و شفقت مى‏پندارد. نظر به جنبه‏هاى معنوى و انسانى زن دارد. و در حقیقت، دامان و آغوش گرم اینگونه زنها و مادران است که معراج و کمال انسانى نصیب فرزند مى‏گردد. و بى‏شک، اینگونه زنها، نه تنها فرشته انس بوده و کانون گرم خانواده را تبدیل به کانون مهر، محبّت، همدردى و همفکرى و همیارى مى‏کند. بلکه، فرشته نجات از گرفتاریها و آلودگیهاى روحى و جسمى بوده و اهل کشتى خانه را بساحل نجات معرفت و یکتاپرستى مى‏رساند. لذاست که مى‏گوید:

«چو ناخداست خردمند و کشتیش محکم دیگر چه باک ز امواج و ورطه طوفان»

و نکته دیگر اینکه، اگر پروین، از زن بعنوان فرشته انس یاد کرده و آنرا کانون مهر و محبّت مى‏داند. الهام گرفته از مکتب وحى و قرآن کریم است که زن را مایه سکون و آرامش و مایه محبّت و دوستى مى‏داند. و خداوند این وسیله سکون و محبّت را، جزء آیات و نشانه خود یاد کرده است. مى‏فرماید: «و من آیاته اَن خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکونوا الیها و جعل بینکم مودةً و رحمة»(
63)

در نتیجه
شخصیت زن در بعد مقامات معنوى و سیر کمالى هیج گونه کمبودى از نظر زن بودن ندارد و رسیدن به مقامات والاى انسانى و کسب اوصاف معنوى انحصارى نبوده و راه براى همگان اعم از زن و مرد باز است. چنانکه از آیات قرآن کریم و اندیشه عرفانى اعم از شعر و نثر معلوم گردید، همانگونه که در میان مردان انسانهایى بوجود آمده است. و در میان زنان نیز نمونه‏هایى

وجود داشته که مجلاى اسما حسناى الهى گردیده و مظهر از اوصاف او قرار گیرند. و معجزه‏هایى را براى اثبات این موضوع از خود آشکار سازند. و در سیرى تاریخى نیز، به نمونه‏هایى اشاره شد و معلوم گردید که زنهایى در طول تاریخ ـ گرچند محدود ـ ولى وجود داشته و بوده‏اند که اندیشه معنویت در آنها پرورانده شده و قدم اخلاص در این راه برداشته و شخصیت حقیقى خود را در این مسیر کامل نموده‏اند. و در تاریخ خبروى سالکان الى اللّه و پویندگان راه حقیقت ثبت گردیده است. روح شان شاد و راه‏شان جاوید و پر رهرو باد.

ارسال شده در توسط لیلا حق جو