سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زن وسیاست

شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتیجامعه ای که مسلک در آن نقش دارد و ایمان به مسلک نقش تعیین کننده ای در زندگی فرد و گروه دارد ، در چنین جامعه ای احساسات گرم مسلکی یا مذهبی ، به زندگی این جامعه یک نوع درخشندگی ، شادابی و جاذبه خاص می دهد و یک کمال است . ولی همراه با این نقطه مثبت ، این آسیب پذیری را هم در چنین جامعه هایی به وجود می آورد که اگر دشمنان زیرک ، با فوت و فنِ به کار گرفتن این احساسات ، در جهت مخالفِ مصالح و اهدافِ خود مردم آشنا به مسلک باشند ، گاهی می توانند از این حربه سوء استفاده فراوانی بکنند . ... این یک مسئله است . آن جامعه ها ، چه جامعه هایی که سابقه مسلکی دارند و به رفاه رسیده اند (به دلیل رفاه ) ، و چه جامعه هایی که اصلاً مسلک را بوسیده و کنار گذاشته اند و زندگیشان بر محور رفاه هر چه بیشتر می چرخد و مذهبشان مذهب زندگی و هر چه بهتر زندگی کردن در زمان حال است ، افراد در این گونه عقلای خونسردی هستند که برای شناخت و تحصیل منافع ، کمتر دچار احساسات می شوند و با هم کنار می آیند .


گاهی می بینید دو بلوکِ دارای دو عقیده کاملا متضاد یا دو گروهِ دارای دو حزب متقابل ، به محض اینکه احساس می کنند سفره شان دارد آسیب می بیند فوراً با هم کنار می آیند و می گویند حالا فعلاً با هم بر سر سفره بنشینیم و شکمها را سیر کنیم . اختلاف باشد برای بعد . گمان می کنم این حالت را شما در آن اجتماعات ، در آن ملّتها ، در آن جامعه ها و در گروه های مشابه آن جامعه ها بتوانید ببینید ، مشاهده کنید و حتی گاهی لمس کنید .


مردمی که دارای احساسات مقدس و شبه مقدس وابسته به یک مبداء فکری و عقیدتی هستند و این احساسات گرم همچون موتوری نیرومند در آنها تحرک ایجاد می کند ، فداکاری ایجاد می کند و گاهی گذشتها و ایثارهای اعجاب انگیز به وجود می آورد ، این مردم با این احساسات پاک ، لطیف و گرمشان ، آسانتر ممکن است بازیچه زنگیان تیغ به دست قرار بگیرند . این یک مشکل ، یک معما ، یک مسئله است.


انسان وقتی می خواهد درباره نقش ایمان در زندگی ، نقش ایمان به یک مسلک و مذهب در ایجاد سعادت راستین برای جامعه ها و فردها بیاندیشد ، جا دارد به این مشکل هم بیاندیشد .


گهگاهی من دیده ام که رفقا ، حتی در جمع خودمان ، می نشینند و از نقطه ضعف گروه های دوستانمان یاد می کنند و رنج می برند . اما چرا این رفقا گاهی چنین آتش مزاج بر سر مسائلی به جان هم افتند!؟ می خواهم اعتراف کنم که این آسیب پذیری تا حدودی نتیجه همان نقاط قوّتی است که ما برای ایمان به مذهب بر شمردیم . به قول معروف « آفت طاووس آمد پرِّ او » . طاووس زیبای ایمان ، چنین آفتی را هم به همراه دارد . باید چاره ای برای پیشگیری از این آسیب و آفت بیاندیشیم .


در جامعه های مسلکی می بینید به همان اندازه که مسلک عامل پیوند و ارتباط محکم میان افراد می شود و هر وقت چنین پیوند نیرومند مسلکی در آن جامعه به وجود آید جامعه را به صورت یک موجود زنده شادابِ پر نیرویِ پر تحرکِ سعادت آفرین و سعادتمند در می آورد ، به همان اندازه اگر دشمنی رخنه کرد و این احساسات را به شکلی در راه صف بندی های عقیدتی داخلی استخدام کرد ، آن ایمان تحرک زا به صورت عامل درگیری های شدیدِ تندِ خانمان بر باد ده در می آید . شدیدترین جنگهای تاریخ میان چه کسانی روی داده است ؟ شدید ترین برخوردهای تاریخ میان چه کسانی روی داده است ؟ آنجا که پیروان یک آئین با پیروان آئین دیگر در آویخته اند .


الآن در کشورهای دنیای سوم و به خصوص در کشورهای اسلامی ، از چه عاملی بیش از هر عامل دیگر به عنوان وسیله تفرقه و جدائی و سرگرم کردن و مشغول کردن گروه ها به نبرد با یکدیگر استفاده می شود ؟ از عامل مذهب !


انسان مسلکی و مذهبی دارای احساسات و عاطفه ای گرم نسبت به مذهب و مسلک خود است . این خصلت و گرمای عاطفه ، که یک نیرو و انرژی است ، وقتی در خدمت رهبری راستین قرار بگیرد شکوفا ، اثر دار ، و سعادت آفرین می شود و آباد کننده دنیا و آخرت است . همین انرژی اگر به چنگ دشمن بیافتد عامل تخریب است . درست مثل نیروی اتم است که باید دید در دست کیست و در چه جهتی به کار می رود .


کتاب ولایت ، رهبری ، روحانیت ؛ ص  117


 


ارسال شده در توسط لیلا حق جو